غلامرضا جلالی
1396/2/25
تعداد بازدید:
دانشهای مختلف در تحلیلهای علمی یا معمولاً وجود بسیاری از عناصر را در فروض خود انکار میکنند یا اینکه آن عوامل را از جمله عواملی در نظر میگیرند که تأثیر چندانی بر تحلیلها ندارند. بهعنوان مثال دانش اقتصاد سنجی در تحلیلهای خود از عواملی که تأثیر چندانی در مدل ندارند و نهایتاً ممکن است اخلالهای اندکی را در تحلیلها پدید بیاورند به اجزاء اخلال یا پسماندها نام میبرد(گجراتی، ٢٠٠۴، صص ۴٣ و ۴۴).
این اجزاء عمدتاً شامل اجزاء غیراقتصادی مدل میشوند و همانگونه که بیان شد، در نگاه اقتصاددانان، متغیرهایی را شامل میشوند که قابلیت تحلیل اقتصادی دقیق را ندارند و درعینحال نمیتوانند تأثیر چندانی بر نتایج مدلسازی داشته باشند. همین اتفاق در علوم سیاسی و فرهنگ نیز اتفاق میافتد. عمده عاملی که سیاستمداران آن را که در تحلیل خود مؤثر میدانند قدرت است. لذا آنها نیز در بسیاری موارد، عناصر اقتصادی را در تحلیل رفتار سیاسی نادیده میگیرند. فرهنگشناسان نیز خود را از تحلیل عناصری چون ثروت و قدرت مبرا میدانند و تربیت فرهنگی کشورها را از مجرای تحلیل عناصری غیر از ثروت و قدرت دنبال میکنند. از جمله عواملی که غالباً توسط همۀ این تحلیلگران(اعم از اقتصاددانان، سیاستمدران و فرهنگشناسان) نادیده گرفته میشود یا اثر آن ناچیز انگاشته میشود، وجود دشمن است. وجود دشمن موجب میشود هندسۀ تحلیل، از هزینهفایدۀ اقتصادی، قدرت و تربیت عدول کند. چرا که رابطۀ دشمنی موجب میشود بسیاری از هزینهفایدههای اقتصادی در رفتارها نادیده گرفته شود و عواملی بهجز هزینهفایده تعیینکننده شوند. همچنین وجود دشمنی، رقابتهای سیاسی از از حالت نرمال خود خارج میکند. فرهنگها نیز تحت تأثیر دشمنیها دیگرگون میشوند. به عبارت دیگر، دشمن حاضر است برای ضربه زدن، هزینههای اقتصادی بسیاری را متحمل شود و منطق هزینهفایده را مخدوش سازد. همچنین وجود بغض و دشمنی موجب میشود در بسیاری موارد مکانیسم قدرت با خلأ تحلیلی مواجه شود. چرا که دشمن در مواردی حاضر است برای ضربه وارد کردن، بسیاری از جایگاههای اجتماعی و سیاسی خود را از دست بدهد. از این بالاتر، دشمن در مواردی حاضر است برای وارد کردن ضربه، جان خود را نیز فدا کند. لذا رابطۀ دشمنی رابطهایست اثرگذار که در قالب هندسۀ تحلیلی اقتصادی، سیاسی و فرهنگی و تربیتی نمیتوان مؤلفهای شناختی نسبت به آن یافت. لذا اقتصاد، سیاست و فرهنگ از تحلیل دقیق آن عاجزند.
این مؤلفه یعنی شناخت دشمن، از مؤلفههای اساسی رویکرد پدافندی است و رویکرد پدافندی مبتنیبر وجود رابطۀ دشمنی، قادر است بسیاری از موضوعات را تحلیل کند. این رویکرد، در تحلیل موضوعات همواره دو طرف را در نظر میگیرد. طرف اول دوست و طرف دوم دشمن است. ابزار شناخت در این مؤلفه نیز رابطۀ دشمنی است. وجود رابطۀ دشمنی بسیاری از رفتارها را موجه میسازد و بسیاری از رفتارها را نیز ناموجه میسازد.
مؤلفۀ دشمنی، تحلیل در فضای پدافند اقتصادی را نیز متمایز میسازد. فرایندهای اقتصادی در کشورها میتوانند تحت تأثیر رابطۀ دشمنی قرار بگیرند و لو اینکه منطق هزینهفایده بر آنها حاکم نباشد. مبتنیبر رویکرد پدافندی در اقتصاد، بروز رفتارهای اقتصادی در فضای بینالمللی که از جانب اقتصاددانان و حتی سیاستمداران غیرعقلانی تصویر میشود و مخصصین فرهنگ نیز آن رفتارها را غیر اخلاقی و غیر عرفی میدانند بهوضوح قابل تصور است. بهعنوان مثال، کشورهایی که دشمنی با یکدیگر دارند حاضرند بهراحتی از منافع تجارت خارجی با دشمن خود دست بکشند و تولیدکنندگان خود را متضرر سازند، بازار آن کشور را از دست بدهند و با تحریم پولی و مالی کشور مقابل، به اقتصاد بخش پولی و حتی بخش واقعی خود ضربه وارد کنند. در این رفتار، فرض بازار باز و آزاد، رقابت کامل، اطلاعات کامل و سودطلبی اقتصادی حداکثری که از مقومات تحلیل اقتصادی است مخدوش میشود. البته نقض این فروض عقلانی اقتصادی، در رویکرد پدافندی کاملاً عقلانی و موجه ترسیم میشود. لذا کشور مدافع و کشور مهاجم درصورتیکه از ابزار رویکرد پدافندی برخوردار باشند میتوانند تحرکات یکدیگر را پیشبینی کنند و رویههای خود را درجهت مقابله با این تحرکات تغییر دهند.
همچنین قابل تصور است که کشوری برای وارد کردن ضربه به اقتصاد کشور معارض، حاضر باشد بسیاری از جایگاههای قدرت جهانی یا منطقهای خود را فدا کند. عملی که در منطق علوم سیاسی امری غیر عقلانی تصویر میشود اما در منطق دشمنی، میتوان آن را عقلانی دانست.
مبتنیبر رویکرد پدافندی، کشورهایی که در فضای بینالمللی دارای دشمن هستند، نمیتوانند تأثیر رابطۀ دشمنی بر تعاملات اقتصادی خود را چه در فضاهای بینالمللی و چه در فضاهای داخلی نادیده بگیرند. لذا بسته به درجۀ رابطۀ دشمنی و بسته به تعداد دشمنان، در این کشورها از اعتبار تحلیلهای صرفاً اقتصادی کاسته میشود و بر اعتبار تحلیلهای پدافندی افزوده میشود.
لذاست که مقام معظم رهبری در دیدار خود با نخبگان جوان کشور در ۲۸ مهرماه ۱۳۹۵، بار دیگر بر اهمیت و اثربخش بودن مولفۀ دشمنی در کنشهای مختلف کشورها تأکید ویژه فرمودند:
« این حرکت [یعنی حرکت علمی کشور] یک حرکت روی جادّۀ آسفالته نیست، حرکت در اتوبان نیست. این حرکت، حرکتی است دارای مانع. این موانع را بایستی شناخت، این موانع را باید علاج کرد. این حرکت دشمن دارد؛ دشمنش کیست؟ حالا بعضی خواهند گفت که بله دیگر، معلوم است، تا فلانی میگوید دشمن، مقصودش آمریکا و صهیونیستها و مانند اینها است و توهّم توطئه [دارد]؛ نه، توهّم توطئه نیست، شناخت توطئه و دیدن توطئه است. وقتی من توطئه را میبینم و مشاهده میکنم، که نمیتوانم از شما پنهانش بکنم، باید بگویم به شما. یک عدّهای تا ما میگوییم دشمن، میگویند چقدر فلانی مدام میگوید دشمن دشمن! خب نگوییم دشمن؟ خدا در قرآن اینهمه اسم شیطان را آورده. خب یک بار شیطان را گفت، تمام شد رفت، چرا مرتّب تکرار میکند؟ برای اینکه من و شما فراموش نکنیم این دشمن را. دشمن را باید دائم در نظر داشت. برای خاطر اینکه دشمن که بیکار نمینشیند؛ دشمن دائماً دارد حرکت میکند. اگر بتوانند، این حرکت علمی را متوقّفش میکنند؛ اگر ببینند نمیشود متوقّفش کرد، آن را منحرف میکنند. ما ممکن است براثر ناشیگریهای خودمان به این انحراف کمک کنیم»
---------------
ماهنامۀ پدافند اقتصادی، شماره ۲۴، آبان ۱۳۹۵، ص ۳.