گفتوگو با دکتر محمد سلیمانی، دبیر همایش
مصاحبهکننده: احمد محمدیپور | کارشناسی ارشد اقتصاد
1396/2/19
تعداد بازدید:
اولین کنگره ملی دانشجویی «عملیاتی کردن اقتصاد اسلامی در بستر اقتصاد ایران» به همت دانشگاه امام صادق علیهالسلام و با همکاری وزارت اقتصاد و دارایی و نیز مرکز الگوی اسلامیایرانی پیشرفت در آبان سال جاری برگزار شد. در این شماره با دکتر سلیمانی دبیر اجرایی این کنگره دربارۀ ابعاد مختلف این کنگره و ضعف و قوتهای موضوع کنگره یعنی بحث عملیاتیسازی اقتصاد اسلامی در بستر اقتصاد ایران گفتوگو کردیم.
ضرورت برگزاری چنین کنگرههایی چیست؟
ما در کشورمان ادعای این را داریم که میخواهیم یک نظام اسلامی را پیادهسازی کنیم. پیادهکردن نظام اسلامی در واقع هم نیازمند تسلط به آرمانها و ایدهها است که توسط اسلام و آموزههای اسلامی مشخص شده و هم نیازمند تسلط به تجربهی کشورهای مختلف و حوزههای کاری مختلفی که اقتصاد یا یک نظام ادارهی جامعه با آن سر و کله میزند، است. برای این کار لازم است در همه زیرنظامها از جمله زیرنظام اقتصاد اسلامی، بر روی هر دو محور فکر شود. هم تجربههای دنیا را بررسی کنیم که کارآمدترین آنها را انتخاب کنیم و هم این که آموزههای اسلامی را بشناسیم تا بعد بتوانیم نظامی را طراحی کنیم که از آن تجربهها بهترین بهرهبرداری را کرده و در عین حال کاملا مطابق با ایدئالهای اسلامی باشد.
طبیعتاً توقع میرود که نظام دانشگاهی در این زمینه فکر کند؛ یعنی هم برای الگوبرداری از تجربههای دنیا و هم برای پیادهکردن آرمانهای اسلامی نظریهپردازی کند.
خیلی از مسئولان ما دغدغه اقتصاد اسلامی را دارند. در مسئولان عالی بانک مرکزی این دغدغه را میبینیم، در مسئولان وزارت اقتصاد هم همینطور، اما اینکه در کلیت، بدنه این سازمانها در راستای پیادهسازی اقتصاد اسلامی باشد، نه، این را نمیبینیم.
متأسفانه در سالهای گذشته و سالهای بعد انقلاب شاهد این نبودیم که بهصورت جدی این کار اتفاق بیافتد. مخاطبهای این کار دو دستهاند: دسته اول اساتید و پژوهشگران و دسته دوم هم دانشجوها هستند.
بهطور خاص برای اساتید و پژوهشگران زمینههایی وجود دارد اما زمینه خاصی برای دانشجویان تا به حال در این مسئله در نظر گرفته نشده است. این در واقع جرقه اولیه برگزاری این کنگره توسط انجمن علمی دانشجویان اقتصاد و اساتید و مدیریت دانشکده اقتصاد بود و منجر به این شد که ما این کار را شروع بکنیم.
دقت کنید ما در این کنگره دنبال این بودیم که برای جامعه داشجوییمان که باید مسئله محور کار کند، این دو حوزه را پر رنگ کنیم. بهطور خاص اینکه در واقع اسلام و آموزههای اقتصادی اسلام چگونه میتواند مشکلات حال حاضر ما را حل کند؟ ما در کشورمان در خیلی از حوزهها نمودهای بارزی از ناکارآمدی را میبینیم و هم عوام جامعه و هم آنهایی که در واقع موضع خصمانه نسبت به ما دارند این ناکارآمدی ها را از روی جهل به پای اسلام مینویسند. به همین خاطر ضروری است که ما برای پیادهسازی و عملیاتیسازی آن آموزههای اسلامیای که شناختیم و تا حدودی چارچوبمند و یا به نوعی تئوریاش کردیم، اقدام کنیم. این کنگره هدفش این بود که دانشجویان را که مخاطب اصلی همایش بودند به این سمت سوق بدهد که چگونه میتوان این آموزههای اصلی اسلامی را در فضای اقتصادی ایران پیاده کرد، بهعلاوه ما هدف ثانویهای هم دنبال میکردیم که نشان دهیم نباید ناکارآمدیهای موجود در برخی از حوزههای کشور خودمان را به پای اسلام بنویسیم .
حال با توجه به اینکه بسیاری از افراد، رویکردی انتقادی منفی به این کنگرهها و همایشها دارند، بفرمایید که چقدر این کنگرهها میتواند برای اقتصاد ایران مفید باشد؟
ما حالت ایدئالی را در ذهنمان داریم که از همایش، راهبردی عملی برای کشور بیرون بیاید. الان که همایش برگزار شده است میتوانیم در این زمینه بررسیای را انجام بدهیم و به این نتیجه برسیم که راهبرد مشخصی برای اقتصاد کشور مشخص نشده است، اما با برگزاری این همایش من خیلی راسخ شدم که همایشهای داشجویی را مصرانه دنبال کنیم. علتش هم این است که این همایش دانشجویی که بیش از ۱۷۰ عنوان مقاله از دانشجویان سراسر کشور را دریافت کرد، نشان میدهد که دانشجوهای ما خیلی تمایل دارند در حوزههای اقتصاد اسلامی فکر کنند و به نظر من این فکرکردن امر مقدسی است و این را مقدمه خیلی از تغییرات در کشور میدانم. ما برای اینکه هر راهبردی را بنویسیم، قبل از آن باید تئوریپردازی مناسب آن را انجام بدهیم و برای تئوریپردازی نیازمند این هستیم که منسجم و هدفمند فکر کنیم. این کنگره کمک کرد که جمع زیادی از دانشجویان در سراسر کشور این فکر منسجم را داشته باشند.
چرا عنوان «عملیاتیکردن اقتصاد اسلامی در بستر اقتصاد ایران» را برای کنگره انتخاب کردید؟
من در توضیحات قبلی خودم به نوعی اشاره کردم ما این بحث را داریم که معتقدیم اسلام میتواند در واقع نظامی اقتصادی را بهنحو احسن به صورتی که حداقل نارضایتی عمومی و حداکثر رفاه و بهروزی مردم را فراهم کند، داشته باشد. اما از طرفی دیگر میدیدیم که در جامعهمان نا کاراییهایی در سیستم اقتصادی مشاهده میشود. این یک بال قضیه بود و یک بال دیگر قضیه این است که به نوعی این حس، در خیلی از افرادی که در حوزه انقلاب اسلامی فعالیت میکنند، وجود دارد که نظامات اقتصادی کشور نسبت به اقتصاد اسلامی بسته عمل میکند؛ یعنی با آغوش باز سراغ اقتصاد اسلامی نمیرود و حتی برخی مواقع گارد میگیرد و آن را دفع میکند. از این جهت ما گفتیم که اگر محور و ستون اصلی کنگره را عملیکردن اقتصاد اسلامی بگذاریم، میتواند به ما کمک کند که نشان دهیم حرفهایی برای گفتن داریم. از طرف دیگر هم در واقع این ضرورت هم توسط جامعه دانشگاهی حس شده است که باید فضای اقتصاد اسلامی را در بستر اقتصاد ایران ایجاد کنیم.
فکر میکنید چرا تا به حال چنین اتفاقی نیفتاده است؟ یعنی آنطور که باید اقتصاد ایران اسلامی نشده است؟
به نظر میرسد که بعضی مواقع، ما خیلی عجله میکنیم؛ برای اینکه اقتصاد اسلامی پیاده شود نیاز به این است که تئوریهای منسجمی وجود داشته باشد که این نیازمند گذشت زمان است.
این کنگره هدفش این بود که دانشجویان را که مخاطب اصلی همایش بودند به این سمت سوق بدهد که چگونه میتوان این آموزههای اصلی اسلامی را در فضای اقتصادی ایران پیاده کرد، بهعلاوه ما هدف ثانویهای هم دنبال میکردیم که نشان دهیم نباید ناکارآمدیهای موجود در برخی از حوزههای کشور خودمان را به پای اسلام بنویسیم .
اما در کنار بحث نبود تئوریهایی که به راهبردهای اجرایی ختم شود، یکسری از مسائل دیگری هم وجود دارد. ما در مواجهه با برخی از مشکلات اساسیای که در اقتصاد کشورمان داریم، همواره دنبال راهکارهای کوتاهمدت بودیم و دنبال این بودیم که با قرصهای مسکنی خیلی سریع آنها را حل کنیم و به همین خاطر سعی کردیم از تجربیات آزمونشده دنیا استفاده کنیم. البته استفاده از تجربه آزمونشده دنیا خیلی وقتها به خاطر نا همخوانیهایی که با سیستم فرهنگی اجتماعی ما داشته است جواب معکوس داده و وضعیت را بدتر هم کرده است. اما این عجله، هم در عرصه تئوریپردازی هم در عرصه نسخهدادن برای دردهای کشور، منجربه این شده است که نتوانیم دنبال اقتصاد اسلامی بیاییم. این عجله همواره منجربه این شده است که ما به دنبال یک لقمه آماده باشیم و از آن استفاده کنیم. بهطور کلی ما در حوزه سیاسیتگذاری و در حوزه اجرایی خودمان، خیلی کوتاهنگر هستیم. این منجر میشود که مجالی برای اقتصاد اسلامی وجود نداشته باشد.
پیشبینی میکنید چند سال باید بگذرد تا این اتفاق مهم بیافتد؟
در عرصه تئوریپردازی، اتفاقهای خوبی دارد میافتد. ما داریم میبینیم هم در اساتید و هم در دانشجویان افرادی هستند که در این عرصه خوب فکر میکنند و نظرهای پختهای میدهند. برخی از فعالیتهایی که در مراکز دانشجویی و دانشگاهی مثل پژوهشگاه حوزه و دانشگاه، دانشگاه امام صادق علیهالسلام، مؤسسه امام خمینی؟ره؟، دانشگاه مفید و مرکز اقتصاد اسلامی دانشگاه شیهد بهشتی، تاحدودی پژوهشکده اقتصاد اسلامی دانشگاه تربیت مدرس و دیگر جاها میافتد نشان میدهند که در حوزه تئوریپردازی اتفاقاتی دارد میافتد و اینها میتواند در آینده نزدیک، شاید در کمتر از یکدهه، به تئوریهای منسجم ختم شود. اما در حوزه عملیاتیکردن، باید مجال ورود به این عرصه را داشته باشیم و این نیازمند اهتمام خاص مسئولان کشور است. یعنی مسئولان کشور باید فضا را فرآهم کنند تا همانطور که گزینههای غربی مورد نظر قرار میگیرد، گزینههایی که از جانب اقتصاددانان حوزه اسلامی مطرح میشود نیز مورد نظر قرار بگیرد که من نسبت به این چشمانداز مشخصی ندارم.
این دغدغه را در مسئولان کشور میبینید؟
نه میتوانم بگویم آری و نه میتوانم بگویم نه. خیلی از مسئولان ما دغدغه اقتصاد اسلامی را دارند. در مسئولان عالی بانک مرکزی این دغدغه را میبینیم، در مسئولان وزارت اقتصاد هم همینطور، اما اینکه در کلیت، بدنه این سازمانها در راستای پیادهسازی اقتصاد اسلامی باشد، نه، این را نمیبینیم. این که سازمانها دنبال این باشند که اقتصاد اسلامی را پیاده کنیم، این را حس نمیکنم.
در چه محورهایی فراخوان مقاله دادید؟
ما برای اولین دوره این کنگره سعی کردیم طیف وسیعی از موضوعات را که عمدتاً میان رشتهای هم بود برای محورهای کنگره انتخاب کنیم. سعیمان بر این بود که دانشجویان سایر رشتهها را هم برای حل مسائل مرتبط با رشته خودشان در مورد اقتصاد درگیر کنیم که تا حدودی هم موفق بودیم. از محورهای کلی کنگره میتوانم به محورهایی همچون آسیبشناسی و ارزیابی اقتصاد ایران، مباحث مربوط به علم اقتصاد اسلامی، ساختارسازی اسلامی در اقتصاد ایران، اقتصاد مقاومتی و مباحثی مرتبط علوم اجتماعی از جمله مدیریت و حقوق و علوم سیاسی با اقتصاد اسلامی اشاره کنم.
یکی از محورهای کنگره اقتصاد مقاومتی بود، در مورد این توضیح میدهید؟
در این کنگره بحث اقتصاد مقاومتی را به عنوان یکی از پنلهای اصلی در نظر گرفتیم که اتفاقا مقالات زیادی در این حوزه نگاشته شده بود. نکته جالب اینجا بود که خیلی از داشجویانی که در حوزه اقتصاد مقاومتی مقاله نوشته بودند، پیشفرض ذهنیشان این بود که اقتصاد مقاومتی همان اقتصاد اسلامی است.
مقام معظم رهبری در جملات خودشان، حداقل دو سه مورد، رابطه بین اقتصاد اسلامی و اقتصاد مقاومتی را مشخص میکنند که یکی از جملات ایشان این است که راهبرد اقتصاد مقاومتی آن راهبرد عینیتبخشیدن به اقتصاد اسلامی است. به همین خاطر در این کنگره بحث اقتصاد مقاومتی را به عنوان یکی از پنلهای اصلی در نظر گرفتیم که اتفاقا مقالات زیادی در این حوزه نگاشته شده بود. نکته جالب اینجا بود که خیلی از داشجویانی که در حوزه اقتصاد مقاومتی مقاله نوشته بودند، پیشفرض ذهنیشان این بود که اقتصاد مقاومتی همان اقتصاد اسلامی است. این برای من جالب بود. ما باید توجه داشته باشیم که در شرایط خاص کشور ما که موقعیت استراتژیک خاصی است و دنبال پیادهکردن الگوی ایرانیاسلامی پیشرفت نیز هستیم، اقتصاد مقاومتی طبق آن تبیینهای که مقام معظم رهبری فرمودند در واقع همان عملکردن به اقتصاد اسلامی است. از این جهت ما در همایشمان روی محور اقتصاد مقاومتی حساب ویژهای باز کردیم.
معیار انتخاب مقالات برای پذیرش در کنگره چه بود؟
با استفاده از تجربهای که کمیته علمی همایش داشتند، تصمیم بر این شد که ما برای برخی از ابعاد خاص از جمله نوآوری فرد و جسارت فرد در ایدهپردازی حساب ویژهای باز کنیم و امتیاز بیشتری بدهیم. به این دو فاکتور نسبت به برخی از مواردی که معمولاً در همایشهایی دیگر مورد توجه قرار میگیرند وزن بیشتری دادیم. این منجربه این شد که بعضی از مقالاتی که شاید در فضای متعارف مقالات استانداردی نبودند، در کنگره پذیرش کنیم.
ایده جدیدی هم توسط دانشجویان مطرح شد؟
اینکه دانشجویان به جایی برسند که متوجه شوند مسائل ما کجا هستند، حال چه در حوزه بانکداری چه در حوزه تورم و فساد و شفافیت و اینکه دانشجو بتواند مسئله را خوب فهم کند، یک دستاورد بزرگ است. در تبیین مسائل، مقالات خوبی داشتیم. چند مقاله هم بودند که در حوزه فساد و سلامت اقتصادی نوشته شده بودند. به نظرم میرسد که فراتر از حد دانشحویی بودند و نکات خوبی را داشتند.
برنامهای هم برای ادامه این کنگره دارید؟
قبل از اینکه به سؤال شما پاسخ بدم این توضیح را بگویم که ما در کنگره دو نشست تخصصی بین اساتید صاحب نام و جاافتاده اقتصاد در نظر گرفتیم. یکی در حوزه بانکداری یکی در حوزه سلامت اقتصادی. این بحث منجر به این شد که انگیزه خوبی در دانشجویان برای کارکردن بر روی برخی از موضاعات ایجاد شود. این نشستها که در انتهای همایش برگزار شد این جرقه را در ذهن ما ایجاد کرد که در طول سال به صورت فصلی و موردی در این موضوعات نشستهایی برگزار کنیم و از دانشجویان و علاقهمندان به این حوزه دعوت کنیم تا مسائل به خوبی تبیین شده و مقدمهای برای فعالیتهای آینده آنها شود. انشاالله قصد هم داریم اگر مشکلات اجرایی وجود نداشته باشد این کنگره را برای سالهای آتی دوباره برگزار کنیم.
حرف آخر؟
به عنوان نکته اخر باید به این بحث اشاره کنم که نباید رفتار ما در آموزش اقتصاد به گونهای باشد که اقتصاد اسلامی مهجور واقع شود. متأسفانه وقتی من برنامه آموزشی و محتواهای ارائه شده به دانشجویان را در دانشگاههای مختلف نگاه میکنم، میبینم که واقعاً عزم ضروری و لازمی که باید در حوزه اقتصاد اسلامی وجود داشته باشد، در فضای علمی کشور وجود ندارد. متأسفانه ما در آموزش اقتصاد خیلی متکی به نظام آموزش غربی هستیم که منجربه این می شود که مسئلههای اقتصاد اسلامی در ذهن دانشجویان ما شکل نگیرد و وقتی مسئله شکل نگیرد طبیعتاً راه حلی هم ارائه نخواهد شد. ما باید برای آموزش اقتصاد اسلامی فکری جدی بکنیم. این همایش هم رویکردش همین بود که این مسئلهها را با نگاه اسلامی بتوانیم شناسایی کنیم. ▪
-----------------------
پدافند اقتصادی، ش 25، آذر ماه 1395، صص 13-15