دکتر سیدمهدی زریباف| مدیر مؤسسۀ پژوهشی مبانی و مدلهای اقتصادی بومی
1395/12/30
تعداد بازدید:
یکی از اقداماتی که قرارگاه پدافند اقتصادی سازمان پدافند غیرعامل کشور بهمنظور تبیین و الگوسازی علمی اقتصاد مقاومتی و دفاع اقتصادی انجام داده است، برگزاری سلسلهجلسات گفتوگومحور دفاع اقتصادی است که با حضور استادان و صاحبنظران در حوزههای مختلف اقتصادی صورت پذیرفته است. در ادامه، گزیدهای از مباحث دکتر زریباف را که در مجموعۀ اول این نشستها ارائه شده است، از نظر میگذرانیم.
میتوان برخی برنامه های بلندمدت و راهبردهای کوتاهمدت را طراحی کرد که ما را از این وضعیتی که جامعه دارد، دور کند. اتفاقا این راهبردها در سیاستهای ابلاغی مقام معظم رهبری مدظله العالی هم وجود دارد. شاید بیشتر سیاستهای ابلاغی ایشان اشاره به آن بحثهای کوتاهمدت دارد که میشود به آن توجه کرد. من در قالب مثالهای مختلف این برنامه ها و راهبردها را خدمتتان عرض میکنم.
یک مورد اصلاح وضعیت بانکهای ماست. وقتی بانکهای ما از پول بدون زحمت و ریسک، پول میسازند و سپردهگذاری که پول بیشتری بیاورد، بیشتر هوای او را دارند، نابرابری گسترش مییابد. لذا باید این نظام بانکی ما غیرانتفاعی بشود، در اینصورت مسلما خیلی از انگیزه ها در تاسیس بانکهای جدید از بین میرود و پولها آزاد میشود و به سمت تولید میرود. مردم میروند ریسک میکنند تا سود به دست بیاورند.
مثال بعد زمین و مسکن است. شبیه طرح مسکن مهر که در مقطع خودش خدمتی بود و مطرح شد که قیمت زمین به سمت صفر برود. مشکل اکثریت جامعه ما در بحث ازدواج، معیشت و زندگی هزینه مسکن است. اینرا باید به صفر نزدیک کرد که در اینصورت بار بزرگی از دوش توده مردم عادی کشور برداشته میشود. برای تحقق این امر شما میتوانید قانون وضع کنید که سند زمین بایری که احیا نشده یا بعد از این نشود، از ملکیت الغا خواهد شد. در اینصورت زمین از بورس بازی خارج شود و ثروتهای آنجا میرود در تولید سرمایهگذاری میشود.
باید بحث قرضالحسنه را احیا کرد. قرضالحسنه یعنی اینکه ما از پول، پول نمیسازیم بلکه میخواهیم پول را ابزار تولید و کارگشایی قرار دهیم. ولی متاسفانه داریم برعکس عمل میکنیم.
اگر ما استقلال فکری پیدا کنیم، این راهها باز میشود. نکته مهم من این بود که در بحث تولید شما این فرایند احیا را راه بیاندازید، برای حرکت انگیزه پیدا میشود اما الآن انگیزهای نیست. لذا ترجیح میدهم برای حفظ امنیت خودم، اگر یک سرمایه اندکی هم دارم، به دلار یا طلا تبدیل کنم و آن را در خانه بگذارم. این فضا را به راحتی میتوان تغییر داد تا من هم بروم طلاها را بفروشم، تبدیل به پول کنم و آنرا سرمایهگذاری کنم البته به شرط اینکه انگیزه پیدا کنم مالک یا صاحب سرمایه و سهام میشوم.
به نظر میرسد اصل قضیه اراده دولت و حاکمیت است که خود را در قالب نظامهای مشارکتی و تعاونی، به عنوان یک حمایت کننده قرار دهد. اصلاً بحث کوچکسازی دولت که میگوییم یعنی چه؟ یعنی دولت باید فعال شود؛ برای اینکه دولت فعال شود باید اتکای دولت به درآمد نفتی قطع شود و هزینه ها را از نفت ملی تأمین نکند بلکه باید در مقابل خدمات، مالیات بگیرد. آن وقت می بینید که بسیاری، که معمولاً فعال هم نیستند، از دستگاه دولتی بیرون میزنند. یعنی آن مراکزی که ثروت ملی در آنها قفل شده را باید نا امن کرد تا مردم حاضر شوند وارد فعالیت مثبت اقتصادی شوند. البته لازمه این مهم، حمایتهای دولتی در یک مقطع کوتاهمدت است مثلاً منابع مالی را ارزان در اختیار مردم قرار داد، یا تعاونیهای مدرن طراحی کرد که گسترش مالکیت دهد یا حمایت از روستاها را در پیش گرفت و امثال این حمایتها. دولت به جای اینکه مستقیماً در فعالیتهای اقتصادی دخالت کند، باید از پشت صحنه حمایت و نظارت کند. یعنی دولت باید نقش هدایت، حمایت و نظارت بگیرد نه عدم دخالت. مثلاً دولت باید در سیاست گذاریها و تصمیم گیریهای نظام در حوزه بحث توزیع، قیمتگذاری و امثال این موارد دخالت عادلانه و صحیح کند. در واقع دولت باید یک طرح عملیاتی را تدوین کند و این برنامه را از زیرساخت دستگاههای دولتی و اجرایی شروع کند. مثلاً الآن یکی از کارهای خیلی راحتی که میشود انجام داد، طرح مالیات بر مسکن و خانههای خالی است. کما اینکه شروع هم کردهاند و امیدواریم به نتیجه برسد. خُب این طرح را از خیلی سال پیش میشد پیگیری کرد. در صورت اجرای این قانون، دیگر عملا تا حدودی یا طرف خانه نمیسازد که خالی رها کند و با آن بورس بازی کند، یا اگر هم به فعالیت خود ادامه دهد، یک منشا درآمد خوب برای دولت خواهد بود و میتواند به عنوان یارانه برای خانهسازی محرومین مورد استفاده قرار بگیرد. در این زمینه موارد بسیاری را میتوان مثال زد، ولی همه اینها مستلزم این است که هماهنگ عمل شود و همه این هماهنگی در قالب یک الگو خواهد بود که در میان بحث به آن اشاره کردیم. اگر اصل و جهت گیری الگو مشخص باشد و هر دستگاهی در نظام تصمیم گیری و حقوقی، جایگاه حقوقی اش را پیدا کند و اگر همه با هم در یک الگوی هماهنگ حرکت کنند، بسیاری از این گره ها باز میشود. ▪
---------------------------------
پدافند اقتصادی، ش 12، آبان ماه 1394، ص11